16- محافظه‌کاری

بوسیله می 26, 2021 گزارش

– مقدمه

محققین حوزه مالی رفتاری، فهرستی از انواع سوگیری‌های سرمایه‌گـذاران را شناسـایی کرده و در طبقه‌بندی‌های متعددی آنها را معرفی نموده‌اند. بـر مبنـای بررسـی مقـالات مالی رفتاری، سوگیری‌های سرمایه‌گذاران در بازار سـرمایه در دو گـروه، سـوگیری‌هـای شناختی و عاطفی معرفی می‌شوند. همچنین نظریه‌های رفتاری انسان از نظر روانشناسی‌، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی به تحقیقات تجربی اخیر درباره رفتار بازارهای مالی کمک کرده است.

رشد ادبیات مالی رفتاری در سال‌های اخیر می‌تواند روشن کند که عاملان با تعصب هستند و سوگیری آن‌ها بر قیمت‌ها تأثیر می‌گذارد. همچنین فرصت تجزیه و تحلیل ریز ساختارهای بازار و امور مالی رفتاری وجود دارد. به‌عنوان مثال، یک نقش اصلی در بازارهای مالی، کشف قیمت است. سوگیری شناختی سازندگان بازار در شکل‌گیری قیمت تاثیر دارد. یکی از سوگیری‌های شناختی و ویژگی موثر بر عملکرد افراد محافظه‌کاری نام دارد.

چندین روانشناس، از جمله ادواردز[1] (1968)، پدیده محافظه‌کاری را شناسایی کرده‌اند. محافظه‌کاری اظهار می‌دارد که افراد در برابر شواهد جدید دیر تغییر می‌کنند. ادواردز واکنش به شواهد جدید را در برابر اثبات یک بیزی[2] ایده‌آل در آزمایشاتی که ارزش هنجاری شواهد به خوبی مشخص شده است، محک می‌زند. او به این نتیجه می‌رسد که  افراد مشمول محافظه‌کاری نسبت به اطلاعات قبلی خود بیش از حد اعتماد به نفس دارند. طبق سوگیری محافظه‌کاری، اشخاص ممکن است به آخرین اخبار مربوطه به سودآوری، وزن خیلی کمی دهند. به عبارت دیگر، زمانی که سرمایه‌گذاران خبر خوبی راجع به سود شرکت دریافت می‌کنند طوری عمل می‌کنند مثل این‌که قسمتی از این شوک، در دوره بعدی منعکس می‌شود. در واقع آن‌ها به یک الگوی برگشت به میانگین اعتقاد دارند.

2- تعاریف محافظه‌کاری

محافظه‌گرایی نوعی فرایند ذهنی است که موجب می‌شود سرمایه‌گذاران به پـیش‌بینـی های خود اعتماد کرده و اطلاعات جدید را نادیده بگیرند و یا کم‌تر از حد لازم بـه آن‌ها واکنش نشان دهند. این نوع سوگیری موجب می‌شود سرمایه‌گذاران هنگام مواجه با اطلاعات جدید، غیرمنعطـف رفتـار کننـد. بنابراین سرمایه‌گذارانی که دچار این سوگیری می‌شوند به دلیـل عـدم سرعت در واکنش مناسب، اصطلاحا همواره از بازار عقب هستند. چنین واکنشی، موجب تحمل زیان و از دست‌دادن فرصت‌های سود آور می‌شـود. بعد از اعلام یک خبرخوب در مورد سود شرکت، محافظه‌کاری غالب می‌شود و سرمایه‌گذاران به این خبر عکس‌العمل نشان می‌دهند. از آن‌جا که در عمل سودها از الگوی گشت تصادفی پیرویی می‌کنند، با اعلام خبر خوب بعدی، سرمایه‌گذار نه تنها محافظه‌کاری اولیه‌اش را تصحیح نمی‌کند، بلکه در جهت مخالف نیز عمل می‌کند. سرانجام سرمایه‌گذاران با مشاهده یک روند دایمی در سود (به تصور خودشان) طوری عمل می‌کنند که قیمت سهام آن شرکت نسبت به سود تا حد زیادی بالا می‌رود. از آن‌جا که الگوی گشت تصادفی بر سودهای تحقق یافته حاکم است، سرمایه‌گذار در بلند مدت مایوس خواهد شد که این امر باعث معکوس شدن روند بازدهی در بلندمدت و پدیدار شدن اثر نسبت‌های قیمتی می‌شود. باسو[3] (1997)، محافظه‌کاری را به‌عنوان روشی برای کاهش درآمد در پاسخ به “خبرهای بد” اما عدم افزایش سود در پاسخ به “خبرهای خوب” تعریف می‌کنند.

3- دسته بندی محافظه‌کاری

افراد مختلف محافظه‌کاری با عناوینی متفاوت به دو مفهوم فرعی تقسیم کرده‌اند. برای مثال 1) محافظه‌کاری به وقوع پیوسته و محافظه‌کاری پیش‌بینی شده، 2) محافظه‌کاری ترازنامه‌ها و محافظه‌کاری صورت سود و زیان، 3) محافظه‌کاری وابسته به اخبار و محافظه‌کاری مستقل از اخبار، 4) محافظه‌کاری مشروط و محافظه‌کاری غیرمشروط.

محافظه‌کاری غیرمشروط به معنی پذیرش روش‌ها و و رویه‌های حسابداری است که سودها و ارزش دفتری خالص دارایی‌ها را مستقل از اخبار اقتصادی کاهش می‌دهد. تحت محافظه‌کاری غیرشرطی، ارزش دفتری دارایی‌های خالص به دلیل جنبه‌های از پیش تعیین شده فرآیند حسابداری دست‌کم گرفته می‌شود و محافظه‌کاری غیرمشروط از به کارگیری آن دسته از استانداردهای حسابداری ناشی می‌شود که سود را به گونه‌های مستقل از اخبار اقتصادی جاری می‌کاهند.

باسو (1997) بیان می‌کند که محافظه‌کاری مشروط در یک سطح بالاتر، بازبینی اخبار خوب نسبت به اخبار بد، در زمینه قراردادی و سایر موارد انگیزشی، برای اهداف شناخت و اندازه‌گیری در حسابداری سودمند است. هرچند واتس[4] (2003) که نسبت به باسو، تأکید کم‌تری در مورد اثبات‌پذیری اخبار وابسته در مقابل اخبار مستقل داشت، دریافت که محافظه‌کاری غیرمشروط نیز برای اهداف قراردادی، می‌تواند سودمند باشد. محافظه‌کاری شرطی به مفهوم شناسایی به موقع‌تر اخبار ناخوشایند نسبت به اخبار خوشایند در سود است. باسو به این نتیجه رسید که شرکت‌ها، اخبار بد را سریع‌تر از اخبار خوب انعکاس می‌دهند که منجر به شناسایی زودتر زیان می‌گردد که بنابر ادبیات حسابداری، محافظه‌کاری شرطی خوانده می‌شود. برای مثال، قاعده اقل بهای تمام شده یا ارزش بازار، حذف سرقفلی در پی انجام آزمون کاهش ارزش و شناسایی نامتقارن زیان‌های احتمالی در مقابل سودهای احتمالی، از این نوع هستند.

4- کاربرد دیرینه محافظه‌کاری در ایالات متحده

چاندرا[5] و همکاران (۲۰۰۴) محافظه‌کاری را تحت عناوین وابسته به اخبار و مستقل از اخبار از هم تفکیک می‌کنند و بیان کردند که شواهد تجربی قبلی نشان می‌دهد که محافظه‌کاری حسابداری در ایالات متحده نسبت به سایر کشورها زیاد است‌. محافظه‌کاری یکی از ویژگی‌های دیرینه گزارشگری مالی ایالات متحده است‌‌‌. تقاضای محافظه‌کاری از نقش اعداد حسابداری در امور پیمانکاری‌، دادرسی‌، مقررات دولتی و مالیات ناشی می‌شود. محافظه‌کاری در حسابداری به‌معنای شناخت به‌موقع‌تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب مربوط به سود است. بنابراین‌، مکانیزم علیت ایجاد محافظه‌کاری در گزارشگری مالی خارجی می‌تواند مستقیماً از طریق سیاست‌های پیمانکاری یا حسابداری خصوصی بیان ‌شود. برخی مطالعات به‌طور مستقیم رابطه بین اندازه‌گیری حسابداری محافظه‌کارانه و ویژگی‌های خاص شرکت را بررسی می‌کنند. به‌عنوان مثال، بیور و رایان[6] (2000) دریافتند که محافظه‌کاری ترازنامه برای شرکت‌هایی که با سرعت بیشتری استهلاک شناسایی می‌کنند و بیشتر برای تحقیق و توسعه و تبلیغات هزینه می‌کنند‌، بارزتر است. کیانگ[7] (2007) شواهد تجربی را اثبات می‌کند که قرارداد باعث القا محافظه‌کاری مشروط می‌شود‌، مقررات و مالیات باعث محافظه‌کاری بدون قید و شرط می‌شود و دعوا باعث ایجاد هر دو شکل محافظه‌کاری می‌شود.

5- اثرات محافظه‌کاری در حسابداری

حال اثر تجمیع و محافظه‌کاری بر کیفیت اطلاعات حسابداری را بررسی می‌کنیم. تجمیع به عمل جمع‌بندی داده‌های خام در اقدامات کلیدی مالی با مقدار افشای محدود گفته می‌شود. این فرایند شامل فشرده‌سازی داده‌ها است و به ناچار منجر به از دست‌رفتن اطلاعات می‌شود. محافظه‌کاری‌، که استرلینگ[8] (1970) آن را به عنوان تأثیرگذارترین اصل حسابداری ارزیابی می‌کند‌، در بیانیه مفاهیم حسابداری مالی به عنوان “واکنش محتاطانه نسبت به عدم اطمینان” تعریف شده است که محافظه‌کاری با استفاده از برآورد کم‌تر خوش‌بینانه حکم می‌کند.

ترکیبی از تجمیع و محافظه‌کاری سوگیری‌ای را ایجاد می‌کند و ممکن است مفید بودن اطلاعات حسابداری در تصمیم‌گیری را مختل کند. یک سیستم حسابداری محافظه‌کارانه سیگنال‌هایی را تولید می‌کند که احتمال طبقه‌بندی شرکت‌ها را در وضعیت نامطلوب افزایش می‌دهد. محافظه‌کاری با ویژگی‌های کیفی قابل توجهی مانند وفاداری به بازتاب‌، بی‌طرفی و مقایسه در تضاد است. نظرات مشابهی توسط هندریکسن و ون بردا[9] (1992) بیان شده است که محافظه‌کاری در بهترین حالت‌، روش بسیار ضعیفی برای درمان وجود عدم اطمینان در ارزیابی و درآمد است. در بدترین حالت، منجر به تحریف کامل داده‌های حسابداری می‌شود.

استدلال‌های فوق در مقایسه کیفیت اطلاعات تحت رژیم‌های حسابداری محافظه‌کار و خنثی‌، با توجه به کیفیت اطلاعات اساسی‌، متمرکز است. تجمع محافظه‌کارانه در حسابداری اغلب کیفیت اطلاعات حسابداری را افزایش می‌دهد. حسابداری محافظه‌کارانه نظارت بر مدیران را تسهیل می‌کند و از ویژگی‌های مهم حاکمیت شرکتی است.

6- رفع مشکلات اخلاقی مدیران با محافظه‌کاری حسابداری

محافظه‌کاری یک اصل اساسی حسابداری است که پیامدهای مهم اقتصادی دارد. مطالعات نشان می‌دهند که محافظه‌کاری حسابداری به طور موثری مشکلات خطرات اخلاقی را در بین مدیران، صاحبان سهام و سهامداران تعدیل می‌کند. در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی کمک می‌کند و با خدمت به عنوان مکانیزم حاکمیتی برای محدود کردن فرصت‌طلبی مدیریتی، از منافع سهامداران محافظت می‌کند. بعلاوه، عدم محافظه‌کاری می‌تواند پیامدهای جدی حسابداری و اقتصادی داشته باشد و به نظر می‌رسد مجریان در گزارش‌های مالی تقریباً در سه چهارم موارد اجرای کمیسیون امنیت داخلی بیش از حد اعتماد به نفس دارند و اظهار می‌دارند که این اعتماد به نفس بیش از حد احتمالاً اولین گام در مسیر اشتباهات بعدی درآمد دروغین است.

7- محافظه‌کاری و ارتباط افراد

محافظه‌کاری نقش پررنگی در ارتباط افراد دارد. LSM[10] میزان هماهنگی دو نفر در مکالمه را با تطبیق سبک‌های زبانی خود اندازه‌گیری می‌کند‌ که نشانه‌های مهمی را برای درک جنبه شناختی تعاملات اجتماعی بین افراد نشان می‌دهد.تعامل اجتماعی تیم مدیریت عالی TMT[11] که با شباهت سبک‌های زبانی استفاده شده در تماس‌های کنفرانس درآمد اندازه‌گیری می‌شود‌، با محافظه‌کاری حسابداری ارتباط مثبتی دارد. از طریق تقلید کلامی، تیم مدیریت عالی تعامل اجتماعی بالاتری را نشان می‌دهد، که ارتباط و تبادل اطلاعات را تسهیل می‌کند. این امر به تشکیل یک گروه شناسایی قوی‌تر در طی فرآیند اجتماعی‌شدن کمک می‌کند‌ که به نوبه خود منجر به همگنی بیشتر گروه می‌شود. اعضای تیم مدیریت عالی با تعاملات اجتماعی بهتر ضمن تصمیم‌گیری در مورد گزارشگری حسابداری‌، ضرر را به‌موقع تشخیص می‌دهند تا خواسته‌های اطلاعاتی ذینفعان را برآورده کنند. این نتیجه با تئوری رده‌های بالاتر مطابقت دارد‌ که پیشنهاد می‌کند مدیران با سطح همگنی بالاتر سریع‌تر از تیم‌های ناهمگن تصمیم‌گیری کنند. ارتباط مثبت بین تعامل اجتماعی تیم مدیریت عالی و محافظه‌کاری حسابداری هنگامی برقرار می‌شود که تأثیر اخبار ناخوشایند و همچنین ویژگی‌های شرکت را که تقاضای اطلاعات مربوط به شیوه‌های گزارشگری حسابداری را تحت تأثیر قرار می‌دهند‌، در نظر بگیریم. در مورد تصمیم‌گیری استراتژیک با اندازه‌گیری مستقیم سبک‌های شناختی که بر روند گزارش‌دهی تصمیمات تأثیر می‌گذارد و همچنین با بینش درباره پدیده محافظه‌کاری حسابداری می‌توان به ادبیات حسابداری کمک کرد.

8- تاثیر متغییر محافظه‌کاری در نرخ بازده سرمایه‌گذاری

راجان[12] و همکاران (۲۰۰۷) به طور نظری و تجربی به بررسی رفتار نرخ بازده سرمایه‌گذاری به‌عنوان تابعی از دو متغیر رشد سرمایه‌گذاری و محافظه‌کاری حسابداری پرداختند. آن‌ها دریافتند که رشد بالاتر منجر به بازده کم‌تر سرمایه‌گذاری می‌شود، به شرط آن‌که حسابداری محافظه‌کارانه باشد. در مقابل، در صورتی که رشد سرمایه‌گذاری‌های جدید در طول افق زمانی مربوط متعادل باشد، حسابداری محافظه‌کارانه‌تر نرخ بازده سرمایه‌گذاری را افزایش خواهد داد. این در حالی است که اگر نرخ رشد به میزان کافی بالا باشد، عکس این مطلب صادق است. به‌علاوه آن‌ها به بررسی اثر مشترک محافظه‌کاری و رشد سرمایه‌گذاری بر رابطۀ بین نرخ بازدهی دارایی‌ها و نرخ بازده داخلی پرداختند. آن‌ها دریافتند به شرط آن‌که حسابداری محافظه کارانه باشد، رشد سریع‌تر موجب انحراف رو به پایین نرخ بازدهی دارایی‌ها می‌گردد و این انحراف برای قواعد حسابداری محافظه‌کارانه‌تر شدت می‌یابد.

9- تفاوت زنان و مردان در عملکرد محافظه‌گرانه

گرایش‌های محافظه‌کارانه و اخلاقی مدیران می‌تواند به‌عنوان یک دفاع طبیعی در برابر اظهارات نادرست جعلی عمل کند و ممکن است پیامدهای مهم حسابداری و اقتصادی داشته باشد.

زنان غالباً کم‌تر از مردان می‌توانند قاطعانه برخورد داشته و یا کم‌تر از مردان در مقابل فعالیت‌های تهاجمی دوام آورند. آن‌ها بیش از حد دچار اضطراب و ریسک‌گریزی شده و از کیفیت فعالیت‌های محافظه‌کارانه ذهن کاسته می‌شود. ویژگی‌های هر فردی که در راستای مدیریت ارشد قرار می‌گیرد توسط چگونگی اداره شرکت بروز داده می‌شود. به‌عنوان مثال، با توجه به چارچوب منسجم کنترل داخلی، فلسفه و ارزش‌های اخلاقی مدیران ارشد و محیط کنترل می‌توان به میزان توانایی‌های فردی مدیران زن و مرد دست یافت. بر این اساس، طرز فکر عملکردهای محافظه‌کارانه و اخلاق رهبری مدیران زن می‌تواند به کنترل محیط داخلی بهتر و تاکید روی گزارش مالی محافظه‌کارانه و اخلاق رهبری مطلوب کمک کند. علاوه بر این، در سال ۲۰۰۲ قانون “Sarbanes-oxey” به‌عنوان یک قانون ارشد برای بررسی جداگانه مسئولیت مدیران و گزارش کامل مالی ارائه شد.

محافظه‌کاری به‌عنوان یک اصل اساسی در حسابداری است که از عواقب مهم اقتصادی برخوردار است. محافظه‌کاری حسابداری به‌طور مؤثر روی خطرات اخلاقی در میان مدیران، دارندگان بدهی و سهامدارن تأثیر ایجاد می‌کند تا بتوان در کاهش بروز هرگونه عدم تقارن اطلاعاتی، محافظت از منافع سهامداران کمک کرد. این امر به‌عنوان یک مکانیزم مفید به‌منظور محدود نمودن فرصت‌طلبی مدیریتی محسوب می‌شود. علاوه براین، فقدان محافظه‌کاری می‌تواند از عواقب حسابداری جدی و اقتصادی برخوردار باشد. گزارش‌های مالی مدیران نشان می‌دهد که حدود سه چهارم از موارد اجرایی ثانویه به میزان اعتماد به نفس کاذب مدیر بر می‌گردد و اولین گام در ایجاد تحریف‌های جعلی پس از درآمد همین اعتماد به نفس کاذب است که بیشتر در مدیران مرد دیده می‌شود. تمایلات محافظه‌کاری و اخلاقی در مدیران اجرائی زن می‌تواند به‌عنوان یک دفاع طبیعی در برابر خدمات تحریفی محسوب شود. بنابراین، توجه به پیامدهای حسابداری و اقتصادی بسیار مهم است.

فرانسیس[13] و همکاران (2009) دریافتند که مدیران زن در گزارشگری مالی خود محافظه‌کارانه‌ترند، اما ارتباط بین جنسیت مدیر و محافظه‌کاری حسابداری هنوز کشف نشده است. با توجه به ذهنیت محافظه‌کارانه و ارزش‌های اخلاقی مدیران زن، ارتباط مثبتی بین حضور مدیران زن و محافظه‌کاری یک شرکت در حسابداری  وجود دارد. همچنین مطالعات نشان می‌دهد که رهبری زن بر محافظه‌کاری حسابداری تأثیر می‌گذارد و پیش‌بینی می‌شود که اقدامات برای اصلاح عدم تعادل جنسیتی در رهبری شرکت منجر به حسابداری محافظه‌کارانه‌تری خواهد شد.

10- نقش اطلاعاتی محافظه کاری

لافاند[14] و واتس (2008)، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه‌گذاران خارج از کشور برای محافظه‌کاری را بررسی کردند و دریافتند  که شرکت‌هایی که امتیاز بالاتری دارند، اطلاعات کم‌تری راجع به سود و اطلاعات بیشتری راجع به ضررها را در صورت‌های مالی فعلی گنجانده‌اند. علاوه بر این، در می‌یابیم که عدم تقارن سود و زیان در صورت‌های مالی جاری در سطح عدم تقارن اطلاعات در حال افزایش است. محافظه‌کاری پاسخی متعادل برای کاهش ارزش ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه‌گذاران خارج از کشور است.

[1] Edwards

[2] Bayesian

[3] Basu

[4] Watts

[5] Chandra

[6] Biewer  & Rayan

[7] Keyang

[8] Sterling

[9] Hendriksen & VanBreda

[10] Language Style Matching

[11] Top Management Team

[12] Rajan

[13] Francis

[14] LaFond