15- پشیمان گریزی

بوسیله می 26, 2021 گزارش

– مقدمه

پیشینه مالی رفتاری تقریباً به اوایل دهه هفتاد باز می­گردد. این شاخه ترکیبی علوم مالی، که در واقع علوم روانشناسی و بعضاً جامعه‌شناسی را برای تحلیل بهتر مسائل بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌دهد عموماً به بررسی فرآیند تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران و واکنش آن‌ها در قبال شرایط مختلف بازارهای مالی می‌پردازد و تاکید آن بیشتر به تأثیر شخصیت، فرهنگ و قضاوت­های سرمایه‌گذاران بر تصمیمات سرمایه‌گذاری است. در ادبیات مالی رفتاری سوگیری­های رفتاری به‌عنوان اشتباهات سیستماتیک در قضاوت تعریف شده­اند. محققین فهرست بلندی از انواع سوگیری­های رفتاری را شناسایی و ارائه نموده­اند. در حالی مطالعات اخیر بیش از ده‌ها سوگیری رفتاری در مورد سرمایه‌گذاران را معرفی کرده است که هنوز بسیاری از تمایلات رفتاری به روشنی شناسایی نشده‌اند. موضوع شناخت یکی از مباحثی است که در قرن اخیر مورد توجه محققین زیادی قرار گرفته و در شاخه­های علمی مختلف نیز بر حسب نیاز مورد توجه بوده است. در فرایند تصمیم­گیری، مهم‌ترین مرحله، شناخت و دریافت صحیح اطلاعات پیرامون یک موضوع است. هر چه این شناخت به شکل بهتری انجام شود و کامل­تر باشد، بدیهی است در ادامه مراحل تصمیم­گیری کار به نحو بهتری دنبال می‌شود و در غیر این صورت، تصمیم­گیری پیامد مناسبی نخواهد داشت. تحقیقات محققین روانشناسی نشان می‌دهد به علل مختلف، فرایند شناخت به درستی انجام نمی­شود. به همین علت مجموعه­ای از تورش­های شناختی که به معنای انحراف از واقعیت است که مورد بررسی قرار گرفته، برشمرده شده­اند. انسان به حکم مبانی روان شناختی، در معرض و تیررس این تورش­هاست که واکنش­های او در مواجهه با پدیده­ها و تصمیماتی که باید اخذ شوند را تحت تأثیر قرار می‌دهد. البته در شرایط مختلف این تورش‌ها می‌توانند کمتر یا بیشتر بروز یابند. به هر حال هنگامی که موضوع «انحراف شناخت» مطرح است، بحث بر این است که اگر فرد خود را خارج از ماجرا احساس می­کرد، شناخت و قضاوت دیگری داشت و اکنون که در شرایط خاص و در معرض تورش قرار گرفته، قضاوت و شناخت وی تحت تأثیر قرار گرفته است.

سوگیری های رفتاری در سطح کلان می توانند بر روی بورس اوراق بهادار تاثیر گذاشته و نوسانات قیمتی (حباب‌ها) و ناکارآیی بازار را ناشی شوند. از طرفی در سطح خرد می­توانند منجر به کاهش بازدهی و زیان سهامداران شوند. لذا با شناسایی سوگیری­های رفتاری تاثیرگذار بر تصمیم‌گیری سهامداران فردی، می­توانیم راه‌حل­ها و برنامه­هایی را برای کاهش این سوگیری­ها ارائه نماییم. در تحقیق پیش رو قصد داریم به بررسی سوگیری پشیمان گریزی بپردازیم.

2- تورش­های رفتاری

در مالی رفتاری، ویژگی­های رفتاری که بر فرآیند تصمیم‌گیری­ افراد موثرند، مورد بررسی قرار می­گیرند. این ویژگی‌ها، «تورش­های رفتاری» نامیده می­شوند. مطالعات مختلفی در زمینه انواع خطاهای ادراکی و چگونگی تأثیر این خطاها بر تصمیم‌گیری مالی سرمایه‌گذاران در بازارهای مالی انجام شده و به این نتیجه دست یافته‌اند که تصمیمات سرمایه­گذاران تحت تأثیر چندین خطا قرار می­گیرد. از شاخص‌ترین پژوهشگران در این حوزه کانمن[1] و تورسکی[2] بودند که با مطرح نمودن تئوری انتظار، به بسط این دانش کمک چشم­گیری نمودند، همچنین اشنایدر[3]، بودسکو[4] و توماس[5] پژوهشگرانی بودند که با ارائه مقالات در زمینه مالی رفتاری نقش مهمی در مدیریت مالی ایفا نموده و سهم عظیمی جهت کمک به سرمایه­گذاران در اتخاذ تصمیمات مالی دارند.

تئوری چشم‌انداز چهار بخش مهم از ابعاد رفتاری سرمایه‌گذاران را در بر می­گیرد که در طی سال‌های دهه 80 توسط دانشمندان این حوزه تکمیل شد: زیان گریزی – حسابداری ذهنی – خود کنترلی – پشیمان گریزی[6].

3- پشیمان‌گریزی

استتمن[7] و شفرین[8] (1984) پشیمان‌گریزی را گریز از احساس تأسف و ندامت و در نتیجه پرهیز از انجام اعمال و اقدامات قاطعانه در تصمیم‌گیری‌های ضعیف به‌گونه‌ای که سبب گردد تا سرمایه‌گذاران تا مدت‌ها به موقعیت‌های سرمایه‌گذاری زیان‌ده خود وفادار باقی بمانند و از قبول اشتباه و تحقق زیان پرهیز کنند، تعریف کرده­اند.

تئوری پشیمان‌گریزی به عنوان جایگزینی برای تئوری مطلوبیت انتظاری[9] سال 1982 پیرو مجموعه­ای از مطالعات تجربی مطرح شد. مبنای اصلی این تئوری این است که هنگامی که فردی بین دو گزینه انتخاب می­کند، فقط به عایدی گزینه انتخاب شده فکر نمی­کند، بلکه به عایدی از دست رفته بابت انتخاب نکردن گزینه دیگر نیز فکر می­کند. به عبارت دیگر افراد به فرصت از دست رفته و هزینه حساسیت دارند. بنابراین افراد در انتخاب بین گزینه­ها به عایدی گزینه انتخاب شده و زیان ناشی از انتخاب نکردن گزینه یا گزینه­های دیگر (به شادی ایجاد شده از انتخاب یک گزینه و افسوس ناشی از انتخاب نکردن یک گزینه یا گزینه­های دیگر) توجه دارند و به هر دو متغیر وزن می­دهند. لومز[10]، افسوس ناشی از زیان را به تابع مطلوبیت افزود و مطالعات تجربی زیادی برای آزمون این تئوری به انجام رسانده است. حفظ خودباوری و اعتماد به نفس، منجر به آرامش روحی و قرار گرفتن فرد در وضعیت مناسب روحی می­شود و او را آماده می­کند تا زندگی خود را موفق بگذراند. حفظ خودباوری به حالتی گفته می­شود که فرد مراقب این است که اشتباه نکند و یا در بازار مالی زیان نبیند تا حس خوشایند خودباوری و اعتماد به نفس و در نتیجه آرامش روحی او از بین نرود. در حقیقت زیان وارده ممکن است چندان با اهمیت نباشد، با این حال در شرایط ایجاد زیان، این حس خودباوری است که آسیب دیده و از بین رفتن حس خودباوری است که پشیمانی ایجاد می­کند. افراد تمایل دارند سهام زیان دیده را نفروشند تا زیان محقق نشود. به بیان دیگر فرد با نفروختن سهم و شناسایی نکردن زیان، می­تواند حس درونی خود را ارضاء کند، چرا که فروش سهم و تحقق زیان به قیمت از بین رفتن اعتماد به نفس اوست. البته این موضوع در بین افراد مختلف، متفاوت است که آیا زیان مادی رنج بیشتری ایجاد می­کند یا از بین رفتن خودباوری و اعتماد به نفس.

پشیمان‌گریزی سرمایه­گذاران را به تحلیل تصمیماتی که در گذشته گرفته­اند سوق می­دهد. دو نوع از این افسوس­ها که به آن اشاره شد، 1) پشیمانی ارتکاب، 2) پشیمانی صرف‌نظر نامیده می­شود. اشتباه ارتکاب زمانی روی می­دهد که تصمیمی اتخاذ شود و عملی انجام شود، ولی نتیجه مطلوبی نداشته باشد. در این حالت انسان از تصمیم اتخاذ شده و اقدام مبتنی بر آن افسوس می­خورد. اشتباه صرف‌نظر زمانی روی می­دهد که تصمیمی برای انجام ندادن کاری اتخاذ شود، حال آن که اگر آن کار انجام می­شد، بازده مطلوبی داشت. البته پشیمانی ناشی از ارتکاب، بیش از پشیمانی ناشی از صرف‌نظر تاثیر‌گذار است. هنگامی که نتایج حاصل از تصمیم عینی و قابل اندازه­گیری باشند، عامل پشیمان‌گریزی بیشتر بر تصمیم‌گیرنده اثرگذار است.

4- اساس عصبی احساس پشیمانی

در مورد تاثیر پیش‌بینی پشیمانی در تصمیم‌گیری، مطالعات نشان می‌دهد که چگونه پشیمان‌گریزی نه تنها بر اینکه کدام گزینه انتخاب می‌شود اثرگذار است بلکه بر فرآیند تصمیم‌گیری قبل از انتخاب نیز موثر است. به نظر می‌رسد افزایش پشیمان‌گریزی قبل از تصمیم‌گیری می­تواند منجر به تصمیم‌گیری با کیفیت‌تر و هوشیارانه‌تر در روند تصمیم‌گیری شود. تصمیمات انسان را نمی­توان تنها با الزامات عقلانی توضیح داد اما این تصمیمات به شدت متأثر از احساسات هستند. مطالعات نظری و رفتاری یک مبنای محکم تجربی برای تأثیر احساس پشیمانی بر هدایت رفتار انتخاب در نظر می­گیرد. داده­های اخیر عصب‌شناسی و تصویربرداری عصبی بر نقش اساسی قشر پیشین[11] (OFC) در واسطه‌گری تجربه پشیمانی تاکید کرده­اند. عملکرد مغناطیسی مغز هم­زمان با تصویر داده نشان می­دهد که واکنش فعالیت در قشر پیشین و آمیگدال[12] در طول مرحله انتخاب رخ می­دهد، وقتی مغز آینده احتمالی عواقب تصمیمات را پیش‌بینی می­کند، احتمال پشیمانی را مشخص می­کند. این الگوها به نوبه خود، تجربه احساس جمعی را نشان می­دهند. علاوه بر این، عواقب احساسی می­تواند مکانیسم­های خاص شناختی کنترل فرآیندهای انتخاب، شامل تقویت یا پرهیز از رفتار تجربه شده را القا کند.

5- پشیمان‌گریزی و سوگیری­های آن

اثر تمایل به این واقعیت اشاره دارد که سرمایه­گذاران سهام بازنده را خیلی طولانی نگه می­دارند، در حالی‌که سهام برنده خود را خیلی زود می­فروشند. شفرین و استتمن معتقد بودند که سرمایه­گذاران سهام زیان دیده خود را نگه می­دارند و تمایلی به شناسایی زیان ندارند و به‌منظور پرهیز از روبرویی با اشتباهات­شان، آن را به تأخیر می‌اندازند؛ از طرف دیگر، سرمایه­گذاران سهام برنده خود را به‌منظور اجتناب از پشیمانی و ناراحتی ناشی از اینکه اگر نتوانند سهام خود را قبل از پایین آمدن قیمت بفروشند، نگه می­دارند. سوگیری تایید به این واقعیت اشاره دارد که سرمایه­گذاران به محض اینکه نظرات پیش‌بینی‌کننده‌ای داشته باشند، به دنبال پشتیبانی یا شواهد مثبت می­گردند و حتی شواهد جدید را به عمد تحریف می­کنند. از این رو، افراد با این شواهد جدید نه تنها از دردی که پشیمانی ایجاد کرده جلوگیری می­کنند، بلکه به اعتماد به نفس بیش از حد خود دامن می­زنند. سوگیری تأیید باعث می­شود که تا ظهور شواهد منفی قدرتمندی، افراد به عقاید غلط خود پایبند بمانند. اعتماد به نفس بیش از حد و پشیمان‌گریزی پایه­های روانشناختی هستند که باعث سوگیری تایید می­شوند. افراد به طور کلی اعتماد به نفس دارند و از اینکه اشتباهات خود را بپذیرند، بیزارند. در نتیجه، آن‌ها به اعتقادات قبلی خود پایبند خواهند ماند، حتی اگر شواهد جدید اثبات کند که باور آن‌ها غلط است.

6- پشیمان‌گریزی و تصمیم خرید

به‌طور کلی، اصطلاح پشیمانی برای توصیف غم و اندوه و یا ناامیدی از کاری که انجام شده یا نشده به کار می­رود. غم ممکن است از مقایسه نتیجه واقعی با نتیجه جایگزین و همچنین از احساس مسئولیت یا خودسرزنشی برای نتیجه ناامید‌کننده ناشی شود. مطابق با بل[13] (1982) و لومز و سودن[14] (1982)، پشیمانی مرتبط‌ترین احساس در زمینه تصمیم‌گیری است. البته، احساسات دیگر نیز در تصمیم‌گیری دخیل هستند مانند نگرانی، ترس، خوشحالی و نشاط. از آن‌جا که این احساسات به جنبه­های نتایج یا عدم اطمینان مربوط می‌شوند، با این حال در صورت عدم تصمیم‌گیری نیز ممکن است بروز کنند. پشیمانی به‌طور مستقیم با انتخاب یا تصمیم موجود ارتباط دارد. پشیمان‌گریزی اصطلاحی است که برای توصیف احساس پشیمانی که پس از یک انتخاب بد یا حداقل نامرغوب به کار می‌رود.

افرادی که ابراز پشیمانی می‌کنند، از اقدامات قاطع اجتناب می‌کنند زیرا می­ترسند موقع باز­نگری، هر آنچه در یک دوره انتخاب کرده­اند، کم‌تر از حد مطلوب ارزیابی شود. این یک پدیده شناختی است که اغلب در سرمایه­گذاران ریسک‌گریز به وجود می­آید و باعث می­شود آن­ها در موقعیت­های زیان­ده برای اجتناب از پذیرفتن اشتباه یا شناسایی زیان، طولانی مدت باقی بمانند. پشیمان‌گریزی باعث می­شود که افراد در مورد شکست در بازارهای مالی که اخیراً زیان­هایی ایجاد کرده‌اند، بیش از حد نگران باشند.

مشتریان معمولاً باید زمان بهینه برای خرید را تعیین کنند. اگر مشتری اخیراً برای خرید تصمیم گرفته باشد و متوجه شود که همان محصول بعداً با شرایط بهتری ارائه شده است، پس امکان پشیمانی وجود دارد. متناوباً، اگر مشتری تصمیم بگیرد منتظر معامله بهتری شود، اگر نسبت به گزینه های بعدی جذابیت بیشتری داشته باشد، امکان پشیمانی وجود دارد. خرید در زمان حال بر اساس اطلاعات موجود، ممکن است به عنوان گزینه پیش‌فرض که هیچ ابتکار عمل یا استراتژی مشتری را شامل نشود، در نظر گرفته شود. در مقابل، تصمیم به صبر برای یک معامله بهتر ممکن است بیشتر یک قمار باشد و منعکس‌کننده استراتژی آگاهانه مشتری برای انجام معامله بهتر از آنچه در حال حاضر موجود است، باشد. به عبارت دیگر افراد پشیمان‌گریز می­توانند تمایلی به فروش نداشته باشند. به‌عنوان مثال برای فروش سهامی که اخیراً قیمت آن بالا رفته است حتی اگر شاخص­های عینی تایید کنند که زمان خروج است. در عوض، سرمایه‌گذاران پشیمان‌گریز ممکن است به موقعیت­هایی که باید بفروشند، بچسبند.

از طرف دیگر، میزان پشیمانی و مسئولیتی که مشتری در هر شرایط احساس می‌کند، احتمالاً بستگی به این دارد که آیا مشتری گزینه شناخته‌شده را انتخاب کرده یا ارزان­تر را؟ یافته‌های سیمونسون[15] (1992) نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری در مورد زمان خرید و انتخاب برند می‌تواند به طور سیستماتیک تحت‌تاثیر تقاضای مشتریان با در نظر گرفتن خطاهای احتمالی تصمیم‌گیری باشد. این نتایج به‌طور کلی با این مفهوم سازگار است که وقتی مشتریان گزینه­های مرتبط با سطوح مختلف پشیمانی و مسئولیت را ارزیابی می­کنند، ترجیحات را می­توان بوسیله امکان عدم موفقیت بارزتر موجود، تحت تاثیر قرار داد. تحقیقات نشان می­دهد که اگر خریداران در نظر بگیرند که درصورت انتخاب اشتباه چه احساسی خواهند داشت، احتمال خرید آن­ها در کوتاه مدت بیشتر است.

به‌طور خلاصه، تصمیم‌گیری در معرض ریسک، مستقیماً با نگرش تصمیم‌گیرنده نسبت به ریسک مرتبط است. او بر اساس اشتیاق خود برای ریسک و بازده سرمایه­گذاری تصمیم می­گیرد. هر زمان که مشتریان نیاز به انتخاب داشته باشند، ممکن است احتمال پشیمانی و خودسرزنشی بعد را در نظر بگیرند.

7- پشیمان‌گریزی و اشتباه سرمایه‌گذاری

پشیمان‌گریزی یک نظریه شناختی کاملاً پایه­ای است که نشان می­دهد برخی از افراد وقتی می­بینند تصمیمات‌شان اشتباه است، حتی اگر از اطلاعات صحیح پیشین استفاده کرده باشند، احساس پشیمانی می­کنند. ایده پشیمانی با این فرض که سرمایه­گذاران بازده­شان را با معیارهای برون­زا مقایسه می­کنند، در حوزه مالی به طور طبیعی گسترش می­یابد. با استفاده از این فرض، مدل پیش‌بینی می­کند که بازار به خبرهای خوب یا بد واکنش بیش از حد نشان خواهد داد، به طوری که نوسانات بیش از حد در بازده سهام وجود داشته باشد. همچنین به توضیح مسائل تجربی بسیار پایه­ای مانند همبستگی مثبت کوتاه‌مدت و منفی بلند‌مدت بازده سهام کمک می­کند و یک همبستگی مثبت بین حجم معاملات آتی و پراکندگی بازده محقق شده سهام را پیش‌بینی می­کند.

به‌طور خلاصه سوگیری پشیمان‌گریزی می­تواند اشتباهات مختلفی را در سرمایه­گذاری ایجاد کند:

1)‌پشیمان‌گریزی می­تواند باعث شود سرمایه­گذاران در سرمایه­گذاری بیش از حد محافظه‌کار باشند؛ 2)پشیمان‌گریزی می­تواند باعث شود سرمایه­گذاران از بازارهایی که اخیراً کاهش یافته­اند، بی‌دلیل دور شوند؛ 3)پشیمان‌گریزی می­تواند باعث شود سرمایه­گذاران در موقعیت‌های زیان­ده به مدت طولانی باقی بمانند؛ 4)پشیمان‌گریزی می­تواند باعث شود سهام شرکت‌های خوبی که در ذهن در نظر گرفته­اند را ترجیح دهند، حتی زمانی‌که یک سهم جایگزین با بازده مورد انتظار بالاتر یا مساوی وجود داشته باشد؛

 5) پشیمان‌گریزی می­تواند باعث “رفتار توده­ای” شود زیرا برای برخی از سرمایه‌گذاران، خرید با یک اجماع ظاهری همگانی، می­تواند احتمال حسرت آینده را محدود کند.

8- نتیجه‌گیری

تحقیقات سال‌های اخیر نشان می­دهد که روانشناسی در یک تحلیل واقعی باید در نظر گرفته شود. مالی‌رفتاری سعی در نشان دادن این دارد که روانشناسی چگونه بر رفتار سرمایه‌گذاران تاثیر می­گذارد. مالی رفتاری منجر به ظهور بسیاری از مطالعات که مربوط به نحوه درک، نگرش، کاووش­های کوتاه روانشناسی موثر بر روانشناسی سرمایه‌گذاری شده است. پشیمان‌گریزی یکی از مباحثی است که بوسیله مالی رفتاری مورد بررسی قرار می­گیرد. پشیمانی یک درد عاطفی است که در اثر آخرین تصمیمی که منجر به یک تصمیم بد شده است، اتفاق می­افتد. مطابق با تئوری انتظار، انتظار درد بالاتر از لذت بردن از سود است. به همین دلیل، سرمایه‌گذاران تمایل دارند از فعالیت­هایی که باعث پشیمانی در آینده می­شوند، اجتناب کنند. به عبارت دیگر، افراد از رفتاری که ایجاد پشیمانی می­کند، اجتناب می­کنند و به‌دنبال رفتارهایی هستند که باعث عزت نفس شود. در ادبیات مالی این را به پشیمان‌گریزی یاد می­کنند.

سوگیری پشیمان‌گریزی رفتاری را تقویت می‌کند که باعث پشیمانی فرد سرمایه‌گذار نشود، هر رفتاری که ممکن است پیامد آن نوعی پشیمانی باشد، توسط سرمایه‌گذار کنار گذاشته خواهد شد. در بازار بورس سهام اغلب بنا به دلایلی مانند عدم شناسایی زیان، ترس از افت بیشتر بازار سبب می‌گردد سرمایه‌گذار رفتار محافظه‌کارانه در پیش بگیرد یا سهم‌های زیان‌ده خود را تا مدت زیادی به فروش نرساند و یا سهم‌های سود‌ده خود را تا مدت‌های طولانی نگهداری کند و در نتیجه باعث افزایش زیان یا کاهش بازدهی خود می‌شود. سرمایه‌گذاران باید با تنوع بخشی در پرتفوی خود و مدیریت منظم آن، پذیرش این مطلب که حتی زیرک‌ترین معامله‌گران نیز گاهی در اقدامات خود مرتکب اشتباه می‌شوند و خروج به‌موقع از سهامی که زیان دیده‌اند، دوری از رفتار گله‌ای و توجه به این نکته که الزاما شرکت‌های شناخته شده نسبت به شرکت‌های کم‌تر شناخته شده دارای بازدهی بالاتری نیستند، باعث کاهش این سوگیری شده و معاملات موفق‌تری را برای خود رقم بزنند.

[1] Kahneman

[2] Tversky

[3] Schneider

[4] Badescu

[5] Thomas

[6] Regret Aversion

[7] Statman

[8] Shefrin

[9] Expected utility hypothesis

[10] Loomes

[11] Orbitofrontal Cortex

[12] Amigdala

[13] Bel

[14] Sugden

[15] Simonson